• 1403/11/22 - 07:44
صبح قزوین گزارش می‌دهد؛

مبارزات انقلابی مردم ایران علیه ظلم و استبداد رژیم پهلوی یک تجربه گران‌قیمت برای آیندگان است و گوشه‌ای از جنایات این رژیم را می‌توان در زندان‌های سیاسی مشاهده کرد.

 

به گزارش خبرنگار حوزه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین»، انقلاب اسلامی ایران، قیام مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره)، موجب سقوط نظام پادشاهی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ شد. مردم ایران پس از سال‌ها تحمل ظلم و استبداد توانستند در ٢٢ بهمن‌ماه سال ١٣۵٧ به بهار آزادی دست پیدا کنند.

طی سال‌ها مبارزه مردم با حکومت استبدادی و ظالمان شاهنشاهی پهلوی، بسیاری از مردم دستگیر شده و به عنوان زندانی سیاسی به زندان محکوم می‌شدند؛ زندانی که برای آنان سرشار از سختی و شکنجه بود اما برای آرمان‌ها و اهداف انقلاب جنگیدند. در این گزارش با برخی از زندانیان سیاسی و مبارزان انقلابی قزوین در دوران شاهنشاهی مصاحبه کردیم تا با شنیدن خاطرات آن‌ها قدری با جنایات رژیم پهلوی آشنا شویم.
 
محمد یوسف باروتی در گفتگو با خبرنگار «صبح قزوین»، اظهار کرد: در ۴ بهمن‌ماه سال ١٣۵۴ در سن ٢٣ سالگی در بخش الموت معلم بودم که از سوی ساواک که از تهران آمده بودند نیز دستگیر شدم و من را به تهران منتقل کردند. دوره بازجویی را به مدت ۶ الی ٧ ماه در کمیته مشترک گذراندم و بعد از آن محکوم به حبس ابد شدم؛ تا نزدیکی‌های انقلاب در زندان به سر بردم که نزدیک به سه سال شد.


خفقان کمیته برای زندانیان سیاسی 
 
زندانی سیاسی دوران انقلاب گفت: دوره‌ای که در کمیته مشترک گذراندم بسیار سخت بود؛ دوره بازجویی را مأموران با نهایت فشار انجام می‌دادند. در آن زمان چیزی به نام هواخوری، نامه‌نگاری و امکانات رفاهی برای ما وجود نداشت! وضعیت به گونه‌ای بود که افراد نباید همدیگر را دیده و از حال هم مطلع می‌شدند. حتی خانواده‌ها نمی‌دانستند که ما کجا هستیم و خب در کنار تمام این‌ها شکنجه بود.
 
این مبارز انقلابی بیان کرد: هر زندانی را به دادگاه نظامی می‌فرستادند تا بر حسب پرونده برای آنان حبس و مجازات مشخص کند؛ معمولاً هم بعد از آن به زندان قصر اوین منتقل می‌کردند. وضعیت زندان قصر بسیار بهتر از کمیته بازجویی بود، ملاقات و هواخوری وجود داشت و هر کس متناسب بر دوران محکومیت خود در آنجا زندگی می‌کرد.
 
باروتی درباره نحوه دستگیری خود ادامه داد: در دوران دانش‌آموزی جلساتی مذهبی داشتیم که آقای یزدان‌پناه مسئول آن بودند و در هیأت دو طفلان مسلم برگزار می‌شد، در آن جلسات افرادی که مستعد بودند زیر نظر گرفته می‌شدند و برای کارهای هیأت و انقلابی انتخاب می‌شدند، در سال ١٣۴٨ یا ١٣۴٩ جلسه‌ای در این هیأت برگزار شد و فراخوان آمادگی برای مبارزه با رژیم ظالم پهلوی و ایجاد حکومت جمهوری اسلامی به رهبری آیت‌الله خمینی (ره) را دادند که ما نیز اعلام آمادگی کردیم.

شروع فعالیت‌های انقلابی در قزوین
 
وی عنوان کرد: در ایام مبارزات کتاب می‌خواندیم و در مدارس با افرادی که مستعد بودند، صحبت می‌کردیم و آنان را آگاه می‌کردیم؛ حتی در آن زمان نیز نمایشی به صورت مخفیانه در قزوین برگزار شد. نزدیک بر ٣٠٠ جوان را در این راه ثابت قدم کرده بودیم.
 
مبارز انقلابی تصریح کرد: در آذرماه سال ١٣۵۴، ساواک شبیه‌خون زد و تعدادی از افراد را دستگیر کرد؛ در ادامه در سوم بهمن‌ماه همان سال ساواک شبیه‌خون زد و سری دیگری از مبارزان را دستگیر کرد. در آن زمان من در الموت تدریس می‌کردم که از طریق آموزش و پرورش آمدند و من را هم دستگیر کردند.
 
این مبارز انقلابی خاطرنشان کرد: در دوران بازجویی به قدری سلول‌ها تنگ و تاریک بود و به قدری فضای خفقان آوری چیره بود که حتی آدم اعتماد نمی‌کرد که با کسی درباره خودش نیز صحبت کند؛ در زندان قصر هم بیشتر از افراد صاحب نظر که آنان نیز زندانیان سیاسی بودند کسب علم می‌کردیم در واقع آنجا برای ما دانشگاه بود و به فعالیت‌های خود ادامه می‌دادیم.

در زندان هیچ گاه وقت خود را به بطالت نمی‌گذرانیم

باروتی افزود: در زندان هیچ گاه وقت خود را به بطالت نمی‌گذرانیم؛ سعی می‌کردیم که از ثانیه به ثانیه استفاده کنیم و تمامی برنامه‌ها نیز در جای خود قرار داشت؛ بابت زندانی شدنم همیشه شکرگزار بودم و هیچ‌گاه برای این موضوع پشیمان نبودم. استرس آن را داشتیم که یک روزی آزاد شویم و نتوانیم دست پر از زندان بیرون رویم. شرایط زندان هر چه به سال ١٣۵٧ و انقلاب نزدیک‌تر می‌شدیم، بهتر می‌شد.
 
وی اظهار کرد: قابل توجه است که زندانیان سیاسی را خود شاه آزاد کرد زیرا یکی از درخواست‌های مردم در راهپیمایی‌ها آزادسازی زندانیان سیاسی بود؛ در شهریور سال ١٣۵٧ لایحه‌ای به مجلس تحت عنوان آزادسازی زندانیان سیاسی فرستاده شد و از آبان‌ماه همان سال تا دی‌ماه تمامی زندانیان سیاسی آزاد شدند. در اولین سری آزادی زندانیان، هزار و ٣٢۶ نفر آزاد شدند.

استقبال مردم پس از آزادی

زندانی سیاسی انقلاب بیان کرد: من نیز در آبان‌ماه سال ١٣۵٧ از زندان آزاد شدم؛ روزهای اول بسیاری از مردم به دیدار ما آمده و مشتاقانه پای صحبت‌های من می‌نشستند. با توجه به تجارب داخل زندان دیدم که مردم در راهپیمایی‌ها توسط بنر و پلاکاردها اهداف خود را بیان می‌کنند اما این کار نیاز به برنامه‌ریزی دارد لذا به خدمت آیت‌الله باریک‌بین رفتم و از ایشان مقداری بودجه برای برعهده گرفتن تبلیغات راهپیمایی گرفتم.
 
این مبارز انقلابی ادامه داد: برای بهبود یافتن تبلیغات راهپیمایی‌ها یک سری امکانات تهیه کرده و پس از آن یک سری خطاط دعوت کردیم تا جملات کلیدی امام خمینی (ره) را با خط خوش بنویسند؛ استاد پیله‌چی از افرادی بودند که ما را در این راه یاری کردند. اساتید پیام‌ها و جملات کلیدی امام از سال ١٣۴٢ را با خط خوش بر روی مقواها می‌نوشتند و در راهپیمایی‌ها استفاده می‌شد، امروزه عکس‌های آن زمان نشان‌دهنده این موضوع است.

تأسیس اولین سازمان تبلیغات در قزوین
 
باروتی تصریح کرد: پس از انقلاب هم در مسجد شیخ‌الاسلام اداره‌ی تبلیغات تأسیس کردیم و شروع به چاپ کردن اعلامیه‌ها کردیم؛ اولیت اعلامیه‌ای که ما منشتر کردیم، دستگیری گروهبانی بود که کودکان را در خیابان پادگان که در صف نفت ایستاده بودند، زیر گرفته بود.
 
وی عنوان کرد: بعد از مسجد شیخ‌الاسلام به هلال احمر واقع در سبزه میدان مراجعت کردیم که دارای امکانات بیشتری بود و برای رأی گیری جمهوری اسلامی ایران تبلیغات انجام دادیم؛ بنابر گزارش‌های داده شده قزوین جز شهرهایی بود که با آن جمعیت کم و امکانات محدود بیشترین تبلیغ برای انقلاب اسلامی را داشته است. با اینکه چند نفر مشغول به این کار بودیم ولی با جان و دل برای انقلاب اسلامی ایران کار کردیم، پلاکاردها و پارچه‌نویسی‌ها را به روستاها ارسال می‌کردیم تا تمامی نقاط استان درگیر شور و شوق انتخابات باشد.

سم‌پاشی رسانه‌های خارجی علیه انقلاب
 
مبارز انقلابی نصیحتی به نسل جوان کرد و گفت: متأسفانه امروزه رسانه‌های خارجی فضا را به شدت اشغال و مسموم کردند اما من به نسل جوان توصیه می‌کنم که به تاریخ شفاهی رجوع کرده و گوش بر اراجیف رسانه‌های بیگانه سپارند. از برنامه‌های تلویزیونی و خواندن کتاب غافل نشوند. به دیدن موزه عبرت در تهران بروند تا بسیاری از مسائل برای آنان آشکار شود. گفتنی است که با دسیسه‌های دشمن از فردای انقلاب، بسیاری از اهداف انقلاب هنوز به ثمر ننشسته و دشمن نیز از همین موضوع باتی سواستفاده از جوانان استفاده می‌کند.
 
این مبارز عنوان کرد: انقلاب با وجود ترورهای بیش از حد، جنگ تحمیلی و تحریم‌های به وجود به بسیاری از اهداف خود دست پیدا کرده است. انقلاب هم مختص یک فرد خاص نیست بلکه برای یک جامعه‌ است و نسل‌های آینده نیز درگیر آن هستند.

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین مجتبی قائدامینی در گفتگو با خبرنگار حوزه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «صبح قزوین» اظهار کرد: در سال ١٣٣۵ چشم به جهان گشودم و در قم درس طلبگی می‌خواندم؛ در سال ١٣۵٠ به دلیل توهینی که به امام خمینی (ره) شده بود، در تظاهرات قم شرکت کردم و به مدت سه ماه دستگیر شدم؛ پس از آن به درسم ادامه دادم و مجدداً در سال ١٣۵۴ در تظاهرات و تحسن مدرسه فیضیه قم به مناسبت سالگرد شهدای ١۵ خرداد، دستگیر و محکوم به ٣ سال زندان شدم که در تابستان سال ١٣۵٧ آزاد شدم.

نوجوانی در زندان! 
 
وی افزود: در سال ١٣۵٠، ١۵ سال سن داشتم که دستگیر شدم و ماجرا از آن قرار بود که سناتورهای مجلس آن زمان، به امام خمینی (ره) توهین کرده بودند و طلاب حوزه علمیه در همان شرایط تظاهرات مفصلی از مدرسه فیضیه تا مدرسه فاطمیه انجام دادند. در شب‌های جمعه مردم بسیاری از شهرهای مختلف زائر قم می‌شدند و به همین دلیل ما قرار گذاشتیم که برای نماز مغرب و عشا این موضوع را همگانی کرده و پیگیری کنیم؛ من بعد از نماز برای با صدایی بلند برای مقام بلند مرتبه مرجع تقلید عالیقدر تشیع حضرت روح‌الله خمینی (ره) صلواتی فرستادم که گویا برنامه از قبل لو رفته بوده و همانجا من توسط مأموران دستگیر شدم.
 
مبارز انقلابی بیان کرد: من را به زندان شهربانی منتقل کردند و از آنجایی که من هیچ تجربه‌ای از موقعیتی که در آن قرار گرفته بودم، نداشتم با حضور اعلامیه‌های آیت‌الله سعیدی که در زیر شکنجه‌های ساواک در سال گذشته به شهادت رسیده بودند، جرم من سنگین‌تر شد؛ در حالی که ١۵ سال سن داشتم اما مأموران با دیدن آن اعلامیه‌ها بسیار خشمگین شده و من را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
 
این مبارز عنوان کرد: سه ماه شکنجه‌ها به صورت مداوم تکرار می‌شد و شرایط بسیار سختی بود؛ با من به گونه‌ای رفتار می‌کردند که گویا آدم بسیار خطرناکی هستم حتی در یک مدتی من را در زندان معتادان انداختند.

سرباز فرمانده انقلاب بودم
 
قائدامینی ادامه داد: بعد از مدتی ما را به زندان عادی منتقل کردند، در آنجا مردم با ما که جمعی از طلبه‌های همان نماز بودیم، بسیار خوب رفتار می‌کردند و من را بسیار مورد تشویق قرار می‌دادند. تمامی زندانیان سیاسی را پس از مدتی آزاد کردند اما من و یک نفر دیگر را همچنان مگه داشتند، دوران بدی بود و پدرم به دیدار من به زندان می‌آمد و مادرم در بستر بیماری نگران حال من بود. پدرم در یکی از ملاقات‌ها به من گفت: پسرم من گذاشتم که تو درس بخوانی که مجتهد شوی، این اتفاق برای تو زود بود! در جواب پدرم گفتم که ما الان فرمانده داریم اما فرمانده ما سرباز می‌خواهد! پدرم بعد از انقلاب در پیرو این صحبت من گفت که چه جواب خوبی به من دادی.
 
وی خاطرنشان کرد: ما را از زندان قم به زندان قزل‌قلعه تهران منتقل کردند و برای ما پرونده تشکیل دادند؛ آن زندان بسیار مخوف بود و زندان‌بان خشنی هم داشت. ما را به یک سلول تنگ و تاریک انداختند که روزنه‌های کوچکی از نور فقط داشت، پس از مدتی که چشم من با تاریکی عادت کرد با نوشته‌های زندانیان قبلی بر دیوارها مواجه شدم، آیه‌ای بر روی دیوار بود که بسیار برای من جالب بود و آن آیه‌ی «الا بذکر الله تطمئن القلوب» بود، در اوج سختی‌ها نیز فقط یاد خدا به انسان آرامش می‌دهد. پس از آن نیز یک شعری بود که همیشه الهام بخش برای من بوده است.

نذر ١۴ هزار صلوات در زندان
 
زندانی سیاسی تصریح کرد: چون مادرم در بستری بیماری بود، نذر ١۴ هزار صلوات کردم تا آزاد شوم و مادرم بیشتر از این غصه‌ی من را نخورد، به محض اینکه صلوات‌هایم تمام شد ما را با دادگاه نظامی بردند و به دلیل سن کم من، آزاد شدم. پس از آن به ادامه تحصیل در قم و اصفهان پرداختم.
 
این مبارز بیان کرد:مرید امام خمینی (ره) شده بودم و به معنی واقعی کلمه عاشق و شیفه ایشان بودم؛ ایشان برای من یک الگویی بود که باید حمایتش می‌کردم و برای ایشان جانفشانی می‌کردم لذا در سال ١٣۵۴ جمعی از طلبه‌ها در سالگرد ١۵ خرداد سال ١٣۴٢ دست به یکجا نشینی و تحسن زدند؛ من به همراه سید حسن موسوی برای خرید پارچه و پلاکارد رفتیم و با خط خود جمله‌‌ی «به یاد آریم آن محرم، نیمه‌ی خرداد/خروش خشم انسان‌های آزاده، خمینی و خمینی‌ها، سعیدی و سعیدی‌ها» نوشتیم و در کنار آن جملات دیگر و عکس امام (ره) را نیز شبانه در مدرسه فیضیه که در معرض دید عموم قرار داشت، نصب کردیم.
 
قائدامینی در ادامه گفت: صبح وقتی روحانیان با این صحنه مواجه شدند، احساساتی شده و آن سال با یک شور خاصی مراسم سالگرد شهدای ١۵ خرداد برگزار شد. پس از اجرای مراسم تظاهرات شروع شد و طلاب بیرون آمدند تا تظاهرات را گسترده‌تر کنند اما نیروهای امنیتی و ساواک با آنان مقابله کردند و طلاب عقب‌نشینی کردند و جمعیتی نزدیک بر ٣٠٠ نفر از طلاب به مدت ٣ روز در محاصره بودیم.

محکومیت سه سال برای طلبه
 
وی ادامه داد: پس از سه روز از سمت تهران نیروهای شاهنشاهی آمده و خاطرات سال ١٣۴٢ باری دیگر در مدرسه فیضیه زنده شد؛ نیروهای امنیتی تمامی طلاب را مورد ضرب و شتم قرار دادند و من را نیز دستگیر کردند. بعد از یک شب، ما را به زندان اوین تهران منتقل کردند، پس از بازجویی‌های سخت و شکنجه‌های طاقت‌فرسا به مدت ۴ ماه که هیچ کدام از خانواده‌ها از ما خبر نداشتند، بعضی‌ها را آزاد کرده و بعضی‌ها را به سربازی برده و بعضی‌ها را به زندان قصر منتقل کردند که به سه سال حبس محکوم شدم.

نوری در دل تاریکی! 
 
روحانی مبارز خاطرنشان کرد: اگر امام (ره) نبود، خبری از این انقلاب نبود؛ امام (ره) همانند یک روح مسیحایی در مردم دمید و به آنان جان تازه‌ای بخشید تا بتوانند در برابر ظلم ایستادگی کنند. امام (ره) مردی از فراسوی باور ما بود که به انقلاب معنا بخشید.
 
این روحانی درباره امام خمینی (ره) گفت: این مرد بزرگ ۴ ویژگی داشت: به هدف خود ایمان داشت، به راه خود ایمان داشت، به قول و حرف خود ایمان داشت و از همه مهم‌تر به خداوند متعال ایمان داشت. این ایمان امام خمینی (ره) در تمامی مردم تأثیر گذاشت و مردم با شجاعت مقابل رژیم ایستادند.
 
قائدامینی نصیحتی به نسل جوان کرد و گفت: جوانان دل به غرب نبندند؛ جوانان به هویت و اصالت خود باید نگاه کنند و از آن پیروی کنند. مردم این جامعه دارای هویت اسلامی و اهل بیت (ع) هستند پس باید به آنان رجوع کرد. جوانان باید از امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری الگو بگیرند. نسل جدید نباید گول تبلیغات زیبای عصر پهلوی را بخورند، اگر آن زمان خوب بود، دانشجویان و جوانان، جان خود را به خطر نمی‌انداختند تا انقلاب کنند. عصر پهلوی سرشار از خفقان و بی‌عدالتی بود. امروزه تمامی تبلیغات‌های زیبا از زمان پهلوی تماماً دروغ است.

به گزارش صبح قزوین؛ بدون شک انقلاب اسلامی به سادگی به دست نیامده و مردم با جان‌فشانی‌ و از خودگذشتگی به میدان آمدند تا کشور را از زیر چکمه‌های ظلم و استبداد رژیم پهلوی نجات دهند، امروز بر هر ایرانی واجب است تا تاریخ را به درستی مطالعه کند و با جنایات و رفتارهای ظالمانه آن دوران آشنا شود.